۱۳۹۱/۴/۱۹

صحنه ئی در امریتسر، مرز هند و پاکستان



در سفر ده روزه در مناطق شمالی هند داشتیم مناظر و مناطق جالب و زیبایی را مشاهده کردیم. در یکی از روز ها که در شهر امریتسر بودیم برای دیدن نمایش های سربازان مرزی هند و پاکستان در مرز این دو کشور رفتیم. هندی های بسیاری برای دیدن این برنامه هر روز شرکت می کردند. در هر دو طرف مرز بین هند و پاکستان جاهایی چون استدیوم ساخته اند که مردمان هردو کشور می توانند در هنگام نمایش در پله های سمنتی آن بنشینند و به تشویق سربازان مرزی خویش بپردازند. همچنان با نعره کشیدن و زنده باد یا مرده باد گفتن حس وطن پرسی شان را تازه کنند. تعداد هندی ها بیش از گنجایش آن مکان بود. زن ها و مرد ها همه فریاد می زدند " هندوستان زنده باید/ بهارت ما دا کی جی". سپس آهنگ های میهنی هندی را توسط بلند گو های بزرگ که در بام پوسته مرزی داخل آن ساختمان نصب کرده بودند هرچه بلند تر می کردند. بعد از لحظاتی دختران و زنان و پسر ها و مردا ها همگی در از جا برخاسته به رقص و شادی عمومی پرداختند و دیگران با کف زدن آنان را حمایت می کردند.
  در چند قدمی، آن طرف دروازه پاکستانی ها نیز گرد هم آمده بودند. تعداد آنها اندک تر از هندی ها بودند. به ویژه زنان پاکستانی کمتر شرکت کرده بودند در حالیکه در سوی هند تعدار بسیاری بیرون نمایش گاه مانده بودند.از آن طرف بعضی وقت ها صدای قرائت قران شنیده می شد و بعد هم شعار های " پاکستان زنده باد، لا اله الا الله، الله اکبر و.." به گوش می رسید. سپس آنان، البته فقط پسران شان، به پایکوبی پرداختند و لحظاتی بعد عساکر دو طرف مرز رژه می رفتند و پا می کوبیدند و...
با تماشای آن صحنه، تنها آرزویم این بود که کاش روزی کشور من هم چنین در مقابل همسایه خود به زبان همه مردمانش زنده باد گفته شود. از خود با تردید می پرسیدم آیا روزی خواهم شاهد چنین صحنه ئی بین افغانستان و پاکستان بود که با قدرت، همت و عظمت تزلزل نا پذیر به پاهای خم نا شدنی خویش باستیم و غرش کنان نعره بر آوریم " کشور من زنده باد!"؟





در مرز هند و پاکستان، امریتسر


۱۳۹۱/۴/۱۱

خزانه داران تکدی گر!






اقتصاد افغانستان یکی از موضوعاتی است که بیش از هر مسئله یی مورد بی توجهی و فراموشی خود افغانی ها قرار گرفته است. دلیل عمده آن داغ و پرتنش بودن بازار سیاست بوده؛ چون در نخست امنیت، تفاهم، هم پذیری و اتحاد سیاسی پیش شرط تفکر، کنش و رشد اقتصادی در هر کشوری است. و سیاست بر اقتصاد و سایر ابعاد زندگی اجتماعی جامعه افغانی دیر زمانی است سایه تیرگون افکنده و مردم ما مدت سه قرن است به طور جدی در مورد احیای اقتصادی فرصت فکر کردن نیافته اند. چون دغل بازی ها و تحمیل های سیاسی چنان روزگار مردم را تنگ کرده که همه حواس شهروندان افغانستان مصروف نجات جان از دست وحشت تباران نزدیک و دور بوده است.
شاهان بی خرد، سیاست مداران فرد اندیش و قبیله گرا، روحانیون کوته فکر و خرافه پرور قدرت مداران محوری در کشور بوده اند. در نتیجه عملکرد این دامان بگیران و مزدوران شرق و غرب و با دستیاری نادانی و بی سوادی مردم، فرهنگِ خشونت، چپاول، ستم، انحصارگرایی و زورگویی بی رقیب گسترده و دیر زمانی است همه افکار و توان باشندگان این مرزو بوم برای تردید، تخریب و تجاوز بر یکدیگر مورد استفاده قرار گرفته است نه برای احیای مدنیت فرهنگی و فاه اقتصادی مشترک و همه گیر.
اگر از گذشته بگذریم ؛ آمار و براورد های بعضی از منابع معتبر داخلی و جهانی در دهه اخیر -پس از سیه روزی زمان جنگ و دوره طالبان- اطلاعات زیر را از وضعیت اقتصادی کشور ما بدست می دهند:
· 35٪ نفوس کشور تحت خط فقر زندگی می کند[1]
· عواید دولت در سال 1.58 بلیون دالر و مصارف آن 3.3 ملیارد دالر امریکایی بوده( 2010/2011)[2]
· تا 60٪ تولید نا خالص ملی (GDP) افغانستان از کمک های خارجی تامین می شود.
همه بودجه نظامی کشور از کمک های خارجی تمویل می گردد[3]
· 35٪ کارگران کشور بیکارند ( نرخ بیکاری در 2008)
· 78.6٪ نفوس شامل کار در کشاورزی مصروف اند درحالیکه به دلیل قلت منابع داخلی قسمت اعظم مواد اولیه زراعتی ما از کشورهای همسایه وارد می شود[4]
· از 1380 تا ختم 1390 مبلغ 57 ملیارد دالر امریکایی به افغانستان عملا کمک شده است.
· در 2010 مبلغ 1.28 ملیارد دلار قرضه های خارجی افغانستان بوده است[5]
· نبود سرک ها و شاه راه ها، خط آهن و راه های وصل کننده شهر ها و روستا ها رفت و آمد، ارتباطات و انتقالات را با مشکلات زیادی رو برو کرده است.
تا هنوز فقر و حقارت تنها دارائی های مردم افغانستان به شمار می رود و دردِ خشونت و صدای انفجار موسیقی روزانه مردم افغانستان است.
از طرف دیگر مردم افغانستان روی خاکی زندگی می کنند که در خود ملیارد ها دالر ارزش را نهفته دارد.


بررسی و تحقیقات USGS ( اداره سروی جیولوژیکی ایالات متحده امریکا) در جون 2010 ارزش منابع معدنی و نفت و گاز افغانستان را 1.13 ترلیون دالر بر آورد کرده است که 908 ملیارد دالر آن پوتانسیل (ذخیره) فلزات افغانستان است و 222 ملیارد دالر آن ارزش قیاس شده منابع نفت و گاز کشور می باشد. در حالیکه 70٪ خاک کشور تا هنوز تحت بررسی جیولوژیک قرار نگرفته است[6]
اما مقامات وزارت معادن به این باور اند که مقدار و ارزش معادن کشور بیش از آنچه است که در نتیجه بررسی USGS بیان شده است. داکتر وحید الله شهرانی وزیر معادن افغانستان در ماه می 2011 در یک کانفرانس مشترک با برنکلی معاون وزیر دفاع امریکا گفت در سال 2010 در 28 محل افغانستان معادن جدیدی با ارزش 3 ترلیون دالر کشف گردیده است، در حالیکه این مقدار فقط در 30٪ خاک افغانستان که تحت بررسی قرار گرفته است براورد شده است.[7]
دانیل تنسر کارشناس امور آسیای میانه در مقاله ئی با اشاره به گزارش USGS که در نیویورک تایمز به نشر رسیده بود می نویسد معادن ناشناخته آهن، مس، كبالت، طلا و فلزات كميابي همچون ليتيوم در افغانستان بسيار زياد است، به اعتقاد مقامات آمريكايي اين فلزات به قدري براي مراكز صنعتي دنيا اهميت دارد كه افغانستان مي‌تواند به عنوان يكي از مهمترين مراكز معدني دنيا در‌آيد. در مقاله وی به نقل از «يكي از مقامات پنتاگون» آمده است كه افغانستان مي‌تواند "عربستان سعودي در زمينه ليتيوم" باشد.[8]
لیتیوم یکی از فلزات نادر در جهان است که در بطری های کمپیوتر های لپ و سایر وسایل صنعتی مورد استفاده دارد. معادن بکر و دست نخورده زیادی در افغانستان وجود دارد طوری که در جدول مندلیف ماده معدنی نیست که ذخایر بزرگ آن در خاک افغانستان نباشد [9].


علاوه بر ذخایر زیر خاک در افغانستان به نوشته world factbook)) که از سوی سازمان جاسوسی امریکا (CIA) به نشر می رسد بیش از 15 ملیون کارگر ( نیروی بشری) طبق براورد شان در 2004 در کشور وجود داشته که خود سرمایه انسانی چشمگیری می باشد، در صورت آموزش و استخدام. همچنان موقعیت خوب جغرافیایی افغانستان در سطح منطقه، شهر های باستانی و تاریخی چون بامیان، غزنی و ... می توانند به منابع درامد ملی تبدیل گردند.
بطور کل اگر مدیریت و تدبیر لازم به خرچ داده شود سرمایه های افغانستان به راحتی می تواند فقر و حقارت های دیرینه مردم این کشور را جبران کند و نسل های بعدی افغانستان محرومیت و دربدری را به تاریخ بسپارند و مسیر نیکوتر، مرفه تر و مدنی تر را در پیش گیرند.
اما در صورت غفلت رهبران سیاسی و مردم افغانستان و ادامه فساد مالی، شایسته ستیزی و خویش خوری در ادارات حکومت، ادامه انحصار طلبی قومی و عدم تعهد رهبران سیاسی به ارزش های ملی-مردمی، بعد از خروج نیرو های بین المللی تهدید های احتمالی نیز قابل پیش بینی است:
انارشیزم، نزاع های داخلی، قاچاق ذخایر و آثار قیمتی و برگشت به تلخی های گذشته. خونخواران دست پرورده پاکستان و ایران قوت بیشتر می گیرند، دولت فاسدتر و ضعیف تر می شود و توان اداره کشور را از دست می دهد یا با مخالفین به معامله می پردازد. رهبران قومی و مردم عامه غرق کشمکش های داخلی می شوند. و از این آب گل آلود مافیا، قاچاق بران و دولت های همسایه این بار ماهی های بزرگتر می گیرند.
برای بهره بردن از موقعیت، ذخایر و شهر های باستانی افغانستان و ایجاد زندگی آسوده و اختتام به حرکت تیرگون و خونین تاریخ اقدامات جدی از سوی دولت و مردم به ویژه نسل جدید افغانستان در این برهه تاریخ از اشد ضروریات است.
لازم است هرکدام ما از خود بپرسیم،
"من چه می توانم بکنم؟"
گره ی که جز خود ما کس دیگر نمی تواند بازش کند.
رحمت الله باتور،
پونه، هندوستان

[1] World factbook, cia, https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/af.html
[2] http://www.afghan-web.com/economy/
[3] USGS, http://www.defense.gov/news/d2010614slides.pdf
[4] CIA world factbook https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/af.html
[5] راپور احصایوی کمک ها، وزارت مالیه افغانستان http://www.budgetmof.gov.af/index.php?option=com_content&view=article&id=78&Itemid=64&lang=fa
[6] اداره سروی جیولوژیکی ایالات متحده امریکا http://www.defense.gov/news/d2010614slides.pdf
[7] مرکز اطلاعات و رسانه های حکومت
http://www.gmic.gov.af/english/index.php/economical/174-30-percent-of-afghanistans-soil-mineral-resources-worth-three-trillion-usd-

[8] خبر گزاری فارس به نقل از نیویورک تایمز http://www.farsnews.com/printable.php?nn=8903301502
[9] یکی از مجلات خبری ایرانیhttp://vatanemrooz.ir/1391/3/23/VatanEmrooz/908/Page/6/